دلنوشته یک منتظر
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شبهای جمعه نیست.
روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم.
آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپشهای قلب شماست.
گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است!
آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعههای بی تو بگو!
آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید میدهد.
بگو که میآیی و مرهم دلهای شکسته و خستهی ما میشوی.
بگو که دیگر غریب نیستیم.
بکو که می آیی بگو که کودکان یمن دیگر قرار نیست زیر باران بمب وموشک های آل سعود بخوابند
بگو که می آیی تا به شیعیان مظلوم کل دنیا خبرامدنت را بدهیم که دیگر قرار نیست برای جد مظلومت حسین غریبانه عزاداری کنند وکشته شوند به جرم گریه برارباب بی کفنمان بگو که می ایی تا به شیعیان پاکستان بگوییم به نماز جمعه بروید دیگر کسی شمارا به خاکو خون نمیکشد اقا جان دلمان خون است از این همه غریبی وغربت علی واولاد علی وشیعیان علی بیا که امدنت ابروی ماست
ای ابروی دوعالم